پنجشنبه، آبان ۲۴، ۱۳۸۶

بازداشت طبرزدي وپرسش ازاپوزيسيون خاموش


هر بار كه حكايت ديگرباربازداشت مهندس طبرزدي ره توشه كاروان خبر مي گردد اين تلنگر استفهام برانگيز نوازشگر اذهان است كه اگر هموندان و همراهان جبهه دمكراتيك ايران ويا جبهه متحد دانشجويي از مبارزات طبرزدي و اهداف اين مبارزه حمايت مي كنندهيچ پديده بديع و غيرقابل پيش بيني رخ نداده است وامري است قابل انتظار اما پرسش آنجاست كه افراد و جرياناتي كه همبستگي و هماهنگي در اهداف مشترك را پي مي جويند يا دست كم سرلوحه شعارهاي خود قرار مي دهند آنگاه كه دراين مسير كم سو يا بي فروغ ظاهر مي شوند آيا برخلاف باورها و معيارهاي خود گام بر نمي دارند؟
اگر برآيند بخشي از آسيب شناسي اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران بدرستي نا ظر بر اين امر باشد كه فاقد رهبري (خواه فردي يا جمعي) است. تدبير اين كاستي درگرو آن نيست كه افراد يا جريان ها و احزاب با توصيه و توصيف ذهني ويا خواهش و دست به دامن شدن درصدد رهبر سازي باشند . در واقع اين مهم پروسه اي است كه تنها در جريان عمل به هويت يابي عيني نايل خواهد شد. ازديگر سو لحاظ اين مولفه نيز طبيعي است كه احزاب ، گروهها و جريانات سياسي آنجابه مرزبندي و بازشناسي از يكديگر نايل گردند كه قادرباشند ازمشي ، باورها واهداف خاص خود پيروي كنند اما بطور قطع نيروها و جريان هايي كه در امر مبارزه تنها خود را مي بينند و در فرصت هاي مغتنم از كنشگري مناسب و تاثير گذار در مقاطعي كه نيازبه واكنش و تعامل مثبت است بازمي مانند به طور طبيعي در جايگاهي كه شايسته وسعت نظراست قرارنخواهند گرفت.
اينكه حاكميت مترصد آن باشد از هر روندي كه غايت آن به پيدايي آلترناتيو ياري رساند ممانعت بعمل آورد امري شگفت آور نيست ضمن آنكه تشخيص اينگونه رويكردها هم دشوارنيست اما اينكه اپوزيسيون نسبت به درس ها ي پياپي سال هاي برباد رفته بي اعتنا گردد و با تنيدن در تارتنگ نظري باز هم داعيه دار پويش درمسير گره گشايي گره سياسي ايران باشد عجيب است.
بي ترديد موارد نقض حقوق انسان ها در كشور ما ن به مرتبه اي از شيوع و وفور رسيده كه حتي شمارش آن در عرصه هاي مختلف براي هر آنكه خواهان وقوف به مرزهاي اين پهنه مرارت انگيز باشد خالي از اشكال و دشواري نخواهد بود اما آيا در انبوه اين عرصه هاي پرتعب نقاط روشن و قابل اتكا يافت نمي شود كه اجماع نيروهاي سياسي اپوزيسيون را موجب شود. آيا نقطه اي وجود ندارد كه با حربه توانمند همبستگي بتوان بر آن بنيادي را ساز كرد و گام ها بعدي را برآن استوار ساخت .
شايد بازداشت طبرزدي را بتوان يكي ازآن نقاط برشمرد . حمايت ازآزادي طبرزدي آن هم دربرهه اي كه شتاب زدگي رژيم در اين مرحله از بازداشت وي موجب شد تا ظواهر امرنيز مراعات نشده و به رغم مستندات موجود درزندان اوين كه حاكي ازآن است دوره حبس و محكوميت وي به پايان رسيده درشيوه اي كه مقررات ناقص حاكم بر كشور نيز نافي آن است ومبين حركتي غيرقانوني است بدون طرح اتهام جديد و محكوميت تازه و بي هيچ توضيح مراجع رسمي حكومت اورا به زندان بازگردانده اند.آيا اين همان حركت اشتباه نيست كه بايد بخوبي ازآن بهره جست.
به نظر مي رسد اين فرصت مغتنمي است براي تمهيد كارزاري گسترده. گرچه درداخل وخارج همواره روزنه هايي فرا راه جويندگان اين عرصه هاقابل يافتن است و البته انتظار از آن بخش اپوزيسيون كه آزادي عمل بيشتري دارند نيزافزونتراست. آيا درايتي درما هست تا اين تهديد را به فرصت بدل سازيم.

2 نظر:

Anonymous ناشناس...

آقای سلامتی عزیز درود بر شما و خسته نباشید . داشتم نگاهی به مطالب آرشیوم می انداختم که به شعر زیر رسیدم . تصور کردم چنانچه برای شما نیز بنویسم ، خالی از لطف نباشد

کاش می شد

کاش می شد چون همائی ، سوی جانان آمدن
با سرود زندگی ، چون باد ، رقصان آمدن

با سپیدی ها ، سیاهی را به دام انداختن
بندها از هم دریدن ، همچو توفان آمدن

با سلاح دوستی ، مهر و وفا را زد صلا
شعله ها افروختن ، آتش فروزان آمدن

هر نهال آرزو را ، کاشت در دل آشکار
با نوید زندگی در سینه پنهان آمدن

بر لبان تشنه مردم ، چکاندن آب خضر
خشکسالی را ، نوید مرغ باران آمدن

دانه پیچان آزادی فشاندن بر زمین
همچو سروی قد کشیدن ، شاخه افشان آمدن

خشک گرداندن سرشک غم ، بروی چهره ها
با صلای مرهم شادی ، به درمان آمدن

درفش کاویان را بر جهان افراشتن
با سلاح مهرآرائی ، به میدان آمدن

بر لب خوشرنگ انسان ها ، نشاندن خنده را
چون شقایق سرخگون ، اندر گلستان آمدن

شباهنگ

۳:۰۹ قبل‌ازظهر  
Anonymous ناشناس...

باسپاس ازشعرزيباي شما خانم شميراني

برنمي شد گرزبام كلبه ها دودي
يا كه سوسوي چراغي گرپيامي مان نمي آورد
رد پاها گر نمي افتاد روي جاده ي لغزان
ما چه مي كرديم در كولاك دل آشفته دمسرد

۹:۳۲ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

نوشته شده >>