یکشنبه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۷

آزادي مهندس حشمت اله طبرزدي

خبرگزاري جبهه متحد دانشجويي - بنابرخبرهاي واصله مهندس حشمت اله طبرزدي دبيركل جبهه دمكراتيك ايران با تحمل قريب به يك دهه حبس هاي متناوب صبح امروز 4 خرداد با ابلاغ قضايي پايان مدت محكوميت 7 ساله و 000/000/10 ريال مجازات نقدي از زندان اوين آزاد شد.قابل ذكراست هنوزازسوي مراجع قضايي هيچگونه اظهار نظررسمي د رخصوص علت بازداشت مجدد طبرزدي از20 آبان سال گذشته تا كنون نگرديده است .درحالي كه پيش ازاين مسوولين اوين پايان مدت محكوميت وي را مرداد ماه سال گذشته اعلام نموده بودند. اين گزارش همچنين حاكي است به طبرزدي اعلام شده مدت محكوميت 10 ساله محروميت از حقوق اجتماعي وي ازامروز آغاز مي شود

جمعه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۷

جاودانه های 4 خرداد


اگر دربرهه ای ازروزشمارآزادیخواهی میهن 4 خرداد تداعی گر تپه های اوین درسال 1351و پیکرهای غرق درگلوله مجاهد مردانی چون محمد حنیف نژاد، سعید محسن، علی اصغربدیع زادگان ، محمود عسگری زاده و عبدالرسول مشگین فام بود. اما برای نسلی که سنگرآزادی را دردانشگاه جست وقلم و بیان را سلاح این پیکارساخت. از سال 1377کالبد 4 خرداد جانی دگرباره یافت.

بعد از میتینگ 29 مهر(سال 76 مقابل سر در دانشگاه تهران) که درمقوله رهبری از سوی اتحادیه اسلامی دانشجویان و دانش آموختگان پیشنهادی طرح شد مبنی براینکه قانون اساسی به نحوی اصلاح شود که: 1- رهبری با انتخاب مستقیم مردم باشد2- دربرابرمرجعی نظیر مجلس شورا پاسخگوی سیاستها وعملکرد هایش باشد.3- مدت آن محدود به چند سال گردد. درتکمیل این دیدگاه دراردیبهشت ماه سال 77 با توجه به درپیش بودن انتخابات مجلس خبرگان (آبان ماه همان سال) بحث دیگری درنشست های داخلی این اتحادیه مطرح شد. براین اساس نظر به لزوم صلاحیت های چندگانه دررهبری می بایست کسانی که به عنوان خبره به انتخاب وی می نشینند نیز هریک ازتخصص های مختلف علوم روز برخوردارباشند. به بیان دیگرمجلس خبرگان مجمعی از صاحب نظران علوم مختلف روز باشد. این طرح بنا بود در میتینگی به عنوان موضع این تشکل اعلام شود. تاریخ اولیه آن 29 اردیبهشت ماه مقارن با سالروز تولد دکتر مصدق بود اما اندکی پس از موافقت اولیه، وزارت کشور طی تماسی با اتحادیه عنوان کرد ازآنجا که ممکن است مراسم شما موجب تحت الشعاع قراردادن مراسم 2خرداد شود آن را به زمان دیگری پس از این تاریخ موکول کنید. به این ترتیب روز 4 خرداد تعیین ومجوزبرگزاری آن درپارک لاله صادرشد. برای این مراسم سخنرانانی که درنظرگرفته شده بود عبارت بودند از: مهندس طبرزدی ، دکتر امامی ، پرویز سفری و منوچهرمحمدی.
تریبون این مراسم کامیونی بود که دو روز پیش ازآن در سالروز 2 خرداد دفتر تحکیم وحدت درمراسم خود استفاده کرد و این نماد جهت همدلی با بچه های تحکیم انتخاب شد. اما روز 4 خرداد از آغاز مراسم گروهی سیاهپوش دربرابر تریبون درون پارک خیمه زده و هنوزسخنران مراسم لب به سخن بازنکرده بود که آنها با شعارهای خاص خود نظیرمرگ بر منافق و ضد ولایت فقیه سعی دراخلال درمراسم نمودند. رفته رفته جمعیت دانشجویی – مردمی فزونی می یافت اکنون دیگرنیروهای انتظامی ، امنیتی وگارد ضد شورش نیز جای جای پارک حضورمحسوس داشتند.
درمیان درگیری هایی که با حمله سیاهپوشان به مدد زنجیر، پنجه بوکس، چاقو و...به سوی دانشجویان ومردم صورت می گرفت. دانشجویان ضمن پراکنده شدن و دوباره گرد آمدن کمتربه واکنش فیزیکی برخاسته وبطورعمده شعارهایی برضد طالبان ، انحصارو ... سرمی دادند. مدتی بعد ازدرگیری ها سرهنگی ازنیروی انتظامی با بلند گوی دستی اعلام کرد این مراسم مجوزقانونی دارد و ازمهاجمین خواست آنها به سوی دیگر پارک بروند و اگرهم تقاضای مراسم دارند درخواست مجوز کنند. با حلقه موقتی که نیروی انتظامی گرد تریبون ایجاد کرد دو تن از سخنرانان سفری و امامی موفق شدند چند کلمه سخن بگویند. سفری ازلزوم امنیت برای آزادی گفت وروبه مهاجمین خواستارآرامش آنان شد و اینکه درمقابل اگرآنها نیز یخواهند سخن بگویند حاضراست جانش رابدهد تا مخالفش سخن بگوید و امامی نیزبا توجه به اصل 56 قانون اساسی چنین نتیجه گرفت که حکومت نباید درانحصارقشریا افراد خاص باشد بلکه همه باید بتوانند درسرنوشت شان مشارکت کنند. اما دراین اثنا انفجارنارنجک گازاشک آوردرمیان جمعیت آغازی بردرگیری مجدد والبته شدید ترازدفعه قبل شد به نحویکه مهاجمان به سخنرانان نیز حمله نموده و کامیون را دورساختند . و.... مراسم ناتمام ماند. به رغم آن همه تا ساعت ها پس از مراسم آن جمعیت چند ده هزارنفری ازپارک خارج نشدند. تجمعات پراکنده ، بحث آزاد، لکه های خون دربوستان لاله ، دخترها وپسرهای مجروح ازضرب زنجیرها و نیروی انتظامی و...که اقدام موثربرای بازداشتن مهاجمین ازیورش به مراسم قانونی نکردند اما برای بازداشت دانشجویان آمادگی کامل ازخود نشان می دادند.
گرچه دراین مراسم نیزهرگز حادثه آفرینان ازسوی حاکمیت تعقیب و محاکمه نشدند اما چند ماه بعد در روزهای نخست آبان همان سال وزارت کشوربه جبران میتینگ ناتمام 4 خرداد مجوزمراسم دیگری را در پارک لاله صادر کرد .
ازآن 4 خرداد به بعد بی آنکه ازارزش مجاهدتهای پیشینیان کاسته شود، این روز درتقویم جنبش آزادیخواهی ایران جانی دوباره گرفت. گویی خود تبدیل به نمادی دیگرشد. روزی که شاید یک پیامش این بود بجز حرکت قهرآمیز و صندوق رای راه سومی هم برای تغییرهست.

جمعه، اردیبهشت ۱۳، ۱۳۸۷

پیامد های انتخابات مجلس هشتم


درنظام های سیاسی مبتنی بر انتخابات نقطه اوج کنشگری سیاسی وثمره آن را می بایست در انتخابات و نتایج آن مشاهده کرد.ازیک سو نحوه برگزاری انتخابات روشنگر نمای واقعی ازسیمای حاکمیت ونقش توده ها ودیگر بازیگران این عرصه است. ازسوی دیگرحتی درنظام هایی که انتخابات جایگاه واقعی خود را نیافته بازهم حکومت ومردم ازآثاروپیامد های آن برکنارنمی باشند.
براین اساس شایسته است پیامد های انتخابات مجلس هشتم ازدومنظر نخست حکومت ودیگری مردم مورد توجه قرارگیرد.
صرف نظرازاینکه کدام جناح وگرایش سیاسی حاکمیت چه میزان ازکرسی های مجلس را تصاحب نمود. رای 13 درصدی نیروهای حاکمیت درتهران(اگرآمارواقعی رانیزدرهمین حد فرض کنیم )فاحش ترین شکست حاکمیت درجدال سیاسی با نیروهایی است که خواهان تغییروضع موجودند.گرچه بخشی ازحاکمیت به منظورحفظ وجهه خود درنزدحامیانشان درتبلیغات عمومی همچنان سخن ازحضورپرشورملت سرمی دهند اما نشانه هایی دردست است که ازتلاش بخش دیگرحکومت درجهت بازسازی خود ودرک خطری که با آن مواجه است می نماید. بخشی ازاین نشانه ها ازاین قرارند.
درروزهای اخیراخبارتازه ای ازدوزندانی سیاسی درسایت های اینترنتی مشاهده شد. تبرئه حکم حبس سه ساله «باقی» وتعیین تاریخ پایان محکومیت 7 ساله«طبرزدی»، دو چهره شناخته شده که اولی ازنیروهای اصلاح طلب ودومی درقلمرو تحول گرا یان جای می گیرند. این موضوع با یاد آوری این مهم جای تامـل می یابد که آنان درپاییز سال گذشته (اندکی قبل ازانتخابات) و به نشانه تمایل سیاست حاکم به بسته ترشدن اتمسفرسیاسی آن هم به صورتی پرسش برانگیزبه زندان بازگردانده شدند.
خبردیگرتدوین لایحه جرم سیاسی از سوی قوه قضاییه آن هم پس ازقریب به 30 سال می باشد. گرچه ازمنظرحقوق شهروندی فعل سیاسی ولو آنکه به منزله تغییرساختارحاکم نیزباشد جرم تلقی نمی گردد بلکه هرملتی مادامی که حکومت را مجری مطالبات خود نبیند دراصلاح وحتی تغییرآن محق است. اما در ساختاری که برخلاف قانون اساسی خود، فعالان سیاسی را بدون آنکه حدود جرم تعریف شده باشد مجازات ومحکوم می نماید،تدوین این لایحه وبه تبع آن پذیرش اینکه افرادی به جرم سیاسی محکوم شده و باید زندانی سیاسی نام گیرند وازحقوقی متمایزازمجرمین جنایی وتعدی گران به حقوق مردم برخوردارشوند، می توان حرکتی مغایربا سیاست های قبلی و دراصلاح آن تلقی نمود.
خبردیگری که دراین ایام جلب توجه می کرد تغییردرمدیریت حوزه علمیه قم (یکی ازمراکزتاثیرگذاردرتصمیم سازی های حکومت)بود. براساس این خبردرترکیب جدید این نهاد مصباح یزدی به کنارگذاشته شد.این رخ داد می تواند نشانه ای از سست شدن پشتوانه ایدئولوژی وتئوریک برخی رویکردها وتصمیمات سیاسی جریان حاکم تلقی شود.
اما ورای ره آوردهای حکومتی سمت وسوی دیگرپیامد های انتخابات را باید دربین مردم ونیروهایی سیاسی موجود درکشورجستجو نمود. اگرنیروهایی که خواهان حفظ وضع موجود ند را به عنوان محافظه کاران ومتعین درائتلاف اقتدارگرایان وتمامت خواهان عنوان کنیم.مشاهده نتایج انتخابات کنونی برغم پیروزی ظاهری (درتصاحب کرسی های مجلس) درواقع به منزله شکست سیاست های این گروه ها(درجلب نظرمردم)می باشد. چرا که درکنار13 درصد موافق می بایست 87 درصد مخالف را هم به یاد آورد.براین اساس منطقاً تدبیراین گروه ها(دست کم بخش دوراندیش این جناح)درتغییرسیاست هایشان خواهد بود.
نیروی دیگرسیاسی موجود درداخل کشور اصلاح طلبان می باشند. این جناح که به واسطه عدم موفقیت دردوران 8 ساله خاتمی دچارانشقاق گردید درانتخابات اخیرنتوانست سیاست منسجمی اتخاذ نموده و درنهایت درنتیجه شکست آمیز حاکمیت سهیم شد. اما این تنها یک شکست انتخاباتی نبود بلکه درواقع شکست رویکرد پارلمانتاریستی هم بود. شاید به همین دلیل بود که حجاریان ازنیروهای تئوریک این جریان، پس ازانتخابات اعلام کرد اصلاح طلبان باید دنبال کاردیگری بروند.
سرانجام نیروی سوم که همان تحول گرایان می باشند درانتخابات اخیربه صورت یکپارچه اعلام کردند که به دلیل مخدوش بودن انتخابات و نبود مکانیزم لازم جهت صیانت ازآراءمردم وهمچنین اعمال اراده ملت پس ازبرگزیدن نمایندگانشان درآن شرکت نمی کنند.
با توجه به اینکه بارزترین پیام انتخابات مخالفت مردم با وضع موجود می باشد وازسویی رویکرد پارلمانتاریستی نیزبه آخرخط رسیده است. پرسش اینجاست که ازاین پس کدام استراتژی می تواند به عنوان گزینه اصلح فراروی مردم قرارگیرد. آیا سکوت معنا داربرخی جریانات دانشجویی(به رغم درخواست های مکرراصلاح طلبان) دربرابرانتخابات و موضع صریح برخی دیگرازجریانات دانشجویی به تحریم انتخابات ازیکسو وهمچنین خبرهای دیگری که ازدانشگاه های بابل، پلی تکنیک، شاهرود، شیرازو اکنون سهند تبریز به گوش می رسد به منزله آن نیست که دانشگاه رویکرد نوینی را که ممکن است گزینه بعدی مردم باشد را آغازکرده است؟